طاها عشق مامان وباباطاها عشق مامان وبابا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

*طاها* مظهر عشق

شاهکار آرایشگری آقا طاها

1393/4/16 12:10
نویسنده : مامان طاها
894 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسر مامان

که تازه وارد 5 سالگیت شدیقربونت بره مامان که بزرگ شدی ولی هنوز دلبری ها وشاهکارای بچگیتو هنوز حفظ کردی

 

 

 

 

 

واما بگم از شاهکار عظیمت

روز دوم ماه رمضون یعنی دوم تیر 93،من وبابا روزه بودیم وتازه از سرکار اومده بودیم وبه خاطر پاشدنمون برای سحری وسر موقع رفتن به سرکار حسابی بیخواب وخسته بودیم من که تا رسیدم بیهوش افتادم بابا هم تو پذیرایی خوابید  شما تو اتاق پیش من بودی نگو داری با من هی حرف میزنی منم تو خواب دارم جوابتو میدم  بابا هم فکر کرده بود من حواسم بهت هست ،تا اینکه گفتی مامان پاشو دستامو هرچقدر میشورم  تمیز نمیشه چشامو به زور باز کردم دیدم دستات چربه بعد که نگات کردم دیدم از سرت داره روغن میچیکه فهمیدم که ظرف روغن سر بابا رو خالی کردی روسرت فقط تونستم بگم طاها چکار کردی خودت خیلی پشیمون وناراحت بودی وجواب دادی آخه مامان بابا قایمش نکرده بود منم ورش داشتم

خلاصه بابا رو بیدارکردم که ببرتت حموم بابا میگفت روغن توی ظرف کمه کم برای 60بار من بود که شما همشو خالی کرده بودی روسرت حتی یه قطره هم نمونده بود

تا بالاخره بابا بردت حموم سه بار با شامپوی خودت شش بار با شامپوی ما سرتو  شست ولی فایده ای نداشت فقط کمی غلظتش کم شده بود  برای اینکه  موهات بیشتر ازاین صدمه نخوره دیگه گفتیم شامپوزدن بسه آوردیمت بیرون موهات کاملا چرب بود تا سه روز عملیات حموم انجاه شد توسط عزیزجون تا بالاخره بعد از چند روز موهات تمیز شدYah

موهای چرببببببببببببت

 

 

ظرف کرم سر که بهش رحم نکردی

 

توی حموم که موهات بعد از چندبار شستن هیچ فرقی نکرده بود.....

بعداز حموم وموهای خوشگلت............که هنوز تمیز نشده

 

 

 

 درسته که با این کارت خیلی اذیت شدی ومن هم برات ناراحت شدم ولی خب بچه بودی دیگه بعدا برامون خاطره میشه

اما بگم از حرفهای خوشگل دیگت

باهم رفته بودیم مسجد که خانمها قرآن میخوندن به من کم مونده بود که گفتی مامان شما هم میخونی یا بلد نیستی بخونی

بعد از خوندنم گفتی مامان قربون صدات برم که از توی بلند گو می اومد گرفتم بغلم یه فشارت دادم قربونت بره مامان که اینقد بامحبتی  مخصوصا به مامان که هر موقع لباس تازه میپوشم یا یه تغییری میکنم خیلی زود میفهمی وسریع قربون صدقم میری قربونت برم که مظهر عشقمیHeart Smile

البته اینم بگم که کلا به جنس مونث حساسی مثلا به عزیزجون خیلی حساسی وبهش توجهت بیشتره یا مثلا دختر کوچولوها که دامن خوشگل میپوشن میگی مامان لباسش چه قشنگه بعد میگی مامان من اینجوری لباس پوشیدن دخترارو انقد دوست دارمچی کارکنم که از الان به خانمها توجه میکنی ولی خیلی زود شروع کردی عزیزم جیگرم

واما بقیه عکسات که مربوط میشه به پیکنیک سیوان

 

 

شما رودوش عمو مجید

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان طاها و رها
16 تیر 93 12:18
اسمت خیلی نازه آفرین به مامان و بابا که این اسمو برات انتخاب کردن
مامان طاها
پاسخ
مرسی شما لطف دارین