به دنیا اومدن نفس مامان وبابا
اول ازهمه چیز باید بگم که عزیزم،متاسفانه ما بعداز سه سال از تولدت این خاطرات رو برات گذاشتیم ولی از قدیم گفتن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست.
صبح روز 27 خرداد 89 به اتفاق بابایی و عزیزجون وآقا جون رفتیم بیمارستان نورنجات، وشما ساعت 9.30 به دنیا اومدی.
واما درمورد انتخاب اسمت:
هنوز سونوگرافی جنسیت شما را به ما نگفته بود، یه روز سر نماز بودم از بابا خواستم که قرآن رو بیاره،
استخاره کردم هم اسم دختر وهم اسم پسر
قرآن رو که باز کردم سوره طه اومد وصفحه ای که در اون آیه ای بود که در اون آیه کلمه سلوی اومده بود به بابا نشون دادم گفت خیلی خوب اومده،پس اگه پسرشدطاها وا گه دختر شد سلوی، بعد از چند روز رفتیم سونوگرافی وگفت پسره
وشما شدی آقا طاها
اگه فرشته بودی مهربونترین بودی
اگه گل بودی خوش بوترین بودی
ا اگه شکلات بودی خوشمزه ترین بودی
اگه عروسک بودی بغلیترین بودی