طاها عشق مامان وباباطاها عشق مامان وبابا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

*طاها* مظهر عشق

عذر تقصیر

سلام عزیم وسلام به همه دوستان اول ازهمه چیز ماه محرم رو به همه تسلیت میگم واز همه التماس دعا دارم. نازپسرم من این روزا بد جور مشغول کارای اداره هستم تا عصر وتاریک شدن هوا یعنی وقتی میرسم خونه  واقعا خیلی خسته ام  که شما میگی مامان تا شب اداره موندی خیلی خسته شدی خلاصه وقت نکردم به وبت برسم ولی حتما در اولین فرصت به خدمت شما وهمه دوستان میرسم دوستون دارم ...
5 آبان 1393

نمایشگاه دفاع مقدس

  گلپسرم وتمام بچه ها روز جهانی کودک مباااااااااااااااااااااااررررررررررررک جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد . اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند . اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت .   اینم کادوی عزیز جون برای روز کودک    ...
17 مهر 1393

شیر شدن آقا طاها

قزلدان اولسا قفسیم آزادلوقا وار هوسیم خاطرین ایسترم عزیز هر نقدر وار نفس یم گل پسرم سلام عزییییییییییییییزم دوست دارم یه دنیاااااااااااا به قول خودت دوست دارم لبا لت دوباره صورتتو رنگ کردیم ایندفه به خواسته خودت شیر شدی   مامان فدای شیر کوچولو واما عکسهای ائل گلی که البته اواخر شهریور ماه رفتیم قایقسواری پارک فرشتگان به همراه خرگوشها ...
8 مهر 1393

جشن عروسی وآقاطاها

سلام گل پسرم توی این ماه رفتیم تهران عروسی بهاره خانم دخترخاله من به شما وعسل وابوالفضل کلی خوش گذشت حتی بیشتر از بزرگترها آقا طاها آماده عروسی شده قربونش برم خودش یه پا داماده وداخل تالار وچندتا عکس از شما وعسل وابوافضل با ژستهایی که همشون ایده خودتونه اولین باری که آقا طاها رفت سینما سینما 29 بهمن تبریز فیلم شهر موشها داخل سینما که شدیم خیلی هیجان داشتی وچراغهارو که خاموش کردن هی میپرسیدی مامان از صداش نترسم بعد که فیلم شروع شد کلی کیف کردی نمایشگاه پاییزه چند تا عروسک بودن که باهاشون عکس نگرفتی بالاخره راضی شد...
31 شهريور 1393

شجاعت آقا طاها

اولدوز گلیب آی اولماز بهار گلیب یای اولماز گوزلرین ایچینده هچکس سنه تای اولماز   سلام پسر نازم خوشگلم دوست دارم خیلیییییییییییییییییییییی عزیزم توی  این پست میخوام از شجاعتت بگم که چقدر مرد شدی دوندون آسیابت سیاه شده بود بردیمت پیش خانم دکتر تا درست کنه البته چند ماه پیش هم رفته بودی ولی خیلی گریه کردی ولی ایندفعه مثل یه مرد نشستی و خانم دکتر کارشو انجام داد بعد هم بهت یه آینه دکتری جایزه داد خودت بیشتر از ما خوشحال بودی که تونسته بودی تحمل کنی فقط میگفتی مامان لپم خراب شده چون بی حس بود تومطب دندونپزشکی ...
12 شهريور 1393

استقلال آقا طاها

دنیادا مین گوزل اولسا **************** بیری سنین تکین اولماز بی عطر سنبل اولماز بی نغمه بلبل اولماز دنیا بوتون گل آچسا    سنین کیمی گل اولماز سلام ناز پسرم   خوشگلم توی این پست میخوام از مستقل شدنت و بقیه کارهای با ارزشت بگم اینکه چقدر بزرگ شدی و فهم وشعورت هم رفته بالا عزیزم روز 24 تیر ماه تونستی تنهایی سوار آسانسور بشی وبری برای خودت بستنی بخری و برگردی آفرین عزیزم   دیگه بعد از اون موفقیتت بعضی وقتها آشغالارو هم میبری و سریع برمیگردی بعد میگی مامان اگه ظرف آشغال اون طرف خیابون بود سریع برمیگردم   البته من از پنجره کلا مراقبت هستم ولی به خودت نمی...
18 مرداد 1393

شاهکار آرایشگری آقا طاها

سلام گل پسر مامان که تازه وارد 5 سالگیت شدی قربونت بره مامان که بزرگ شدی ولی هنوز دلبری ها وشاهکارای بچگیتو هنوز حفظ کردی           واما بگم از شاهکار عظیمت روز دوم ماه رمضون یعنی دوم تیر 93،من وبابا روزه بودیم وتازه از سرکار اومده بودیم وبه خاطر پاشدنمون برای سحری وسر موقع رفتن به سرکار حسابی بیخواب وخسته بودیم من که تا رسیدم بیهوش افتادم بابا هم تو پذیرایی خوابید  شما تو اتاق پیش من بودی نگو داری با من هی حرف میزنی منم تو خواب دارم جوابتو میدم  بابا هم فکر کرده بود من حواسم بهت هست ،تا اینکه گفتی مامان پاشو دستامو هرچقدر میشورم  ...
16 تير 1393